عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر
نویسنده:
تاریخ: چهارشنبه 19 خرداد 1395
دسته:
بازدید: 885
شعر زیبای مردم شهر به گوشید
مردم شهر به گوشید ؟
امشب همه ی میکده را سیر بنوشید ...
با مردم این کوچه و آن کوچه بجوشید ...
دیوانه و عاقل همگی جامه بپوشید ...
در شادی این کودک و آن پیر زمینگیر و فلان بسته به زنجیر وزن و مرد بکوشید ...
امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت ...
نخور جان برادر به خدا حسرت دیروز عذاب است ...
مردم شهر به هوشید ...
هر چه دارید و ندارید بپوشید و برقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست ...
روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست ...
نه یک بار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید خدا هست ... خدا هست ...
سر آن سفره خالی که پر از اشک یتیم است ... خدا هست ...
پشت دیوار گلی پیرزنی گفت:خدا هست ...
آن جوان با همه خستگی و در به دریها سر تعظیم فرو برد و چنین گفت:خدا هست ...
کودکی رفت کنار تخته ...
گوشه تیره این تخته نوشت : در دل کوچک من درد زیاد است ولی یاد خدا هست ...
مادری گفت:دلم میلرزد!کودکانم چه بپوشند ?
چه بگویم که بدانند نداری درد است ! پدر از شرم سرش پایین بود ... زیر لب زمزمه میکرد : خدا هست ...
قاضی شهر قضاوت سخت است ...
نکن حکم به تنبیه و مجازات ... به زندان و به شلاق ...
کوچه هایی است در این شهر ... پر از جرم و کثافت ...
پر از مرگ شرافت ! پر از غصه و اندوه ! پر از درد نداری ... پر از نکبت و خواری !
پر از هرزگی و دزدی و معتادی و بدبختی و بیچارگی مردم خوبی که فقط محتاجند ...
به پیغمبر و پیر و ملکوت و بت و میخانه و هر چیز که ایمان تو باشد قسم این جرم و جنایت همه از ریشه فقر است ...
کافری نیست در این شهر ... خدا باور این مردم پاک است ...
فقط درد نداری است که از ریشه مسلمانی ما را تبری زد که نگویید و نپرسید ...
نگویید که این مردم بیچاره نخندند و نرقصند و نپوشند و ننوشند وبلا نسبت حضار ...
نگویند که ایمان و مسلمانیشان زیر سوال است ...
غم مردم این کوچه و آن کوچه بدانید و بکوشید که اینگونه نباشد ...
بکوشید که ایمان و مسلمانیتان زیر سوال است ...
کودکی گریه کند ... آه کشد ... عرش خدا میلرزد ...
دل مردم خون است ! حال بابا خوش نیست ...
دل بابا خون است ...
حال قاضی خوب است ...؟؟؟
 
اثر محمد رضا نظری

برچسب ها : ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب

این نظر توسط kimia در تاریخ 1395/03/22 و 21:48 دقیقه ارسال شده است

kimia

خیلی قشنگ بود
پاسخ : مرسییییی

این نظر توسط mahnaz در تاریخ 1395/03/20 و 17:00 دقیقه ارسال شده است

mahnaz

عالییییییییشکلکشکلک
پاسخ : مرسی ^_^

این نظر توسط maryam در تاریخ 1395/03/20 و 8:54 دقیقه ارسال شده است

maryam

چــــــــــه قشنگ بوووود صــــــــــاد دمت گــــــــــرم برارشکلک
پاسخ : مرسی ^_^

این نظر توسط had3 در تاریخ 1395/03/20 و 4:55 دقیقه ارسال شده است

had3

عالی بود مدیر ممنون کلیشکلک
پاسخ : ^_^

این نظر توسط شعله در تاریخ 1395/03/19 و 23:09 دقیقه ارسال شده است

شعله

بزرگی گفت : وابسته به خدا شويد .
پرسيدم : چه جوري ؟
گفت : چه جوري وابسته به يه نفر ميشي ؟
گفتم : وقتي زياد باهاش حرف مي زنم
زياد ميرم و ميام .
گفت : آفرين .
زياد با خدا حرف بزن
زياد با خدا رفت و آمد كن ...!

بزرگی میگفت:
وقتی دلت با خداست،
بگذار هر كس ميخواهد دلت را بشكند...
وقتی توكلت با خداست،
بگذار هر چقدر ميخواهند با تو بی انصافی كنند...
وقتی اميدت با خداست،
بگذار هر چقدر ميخواهند نا اميدت كنند...
وقتی يارت خداست،
بگذار هر چقدر ميخواهند نارفيق شوند...
هميشه با خدا بمان.
چترِ پروردگار، بزرگترين چترِ دنياست...

......
پستت خیلی قشنگ بود صادقم شکلک
پاسخ : مچکرم


کد امنیتی رفرش