عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر
نویسنده:
تاریخ: پنجشنبه 13 آذر 1393
دسته:
بازدید: 373
مقاله صنعت ترجمه

مقاله صنعت ترجمه

 

صنعت ترجمه؛ از شعار تا واقعیت

 

واژه  «صنعت ترجمه» بسیاری را در ایران به تعجب می اندازد. بسیاری با خود می اندیشند که فعالیت ترجمه به عنوان یک شغل، هنوز جایگاه خود را در کشور پیدا نکرده است. حال چگونه می توان از مفهومی گسترده با نام صنعت ترجمه صحبت کرد.  به همین منظور نگارنده مقاله حاضر قصد دارد در اینجا به چرایی و چگونگی شکل گیری، تثبیت و گسترش پدیده صنعت ترجمه بپردازد.

 

آیا ترجمه یک صنعت است؟

 

در اینجا این سؤال کلیدی مطرح می شود که آیا ترجمه مشخصه ها و الزامات یک صنعت را داراست؟ برای پاسخ به این سؤال می بایست به تبیین مولفه های اصلی یک صنعت بپردازیم. در بررسی هر صنعت با عناصر اساسی و کلیدی ذیل برخورد می کنیم:

1. دانش نظری

2. فعالیت اجرایی

3. مشتری

 

با نگاهی به فرآیند ترجمه در دنیا، درمی یابیم که تلاش های گسترده ای در زمینه توسعه دانش نظری ترجمه صورت گرفته و در حال حاضر رشته های مرتبط با مطالعات ترجمه در مقاطع مختلف در دانشگاه های متعددی دایر شده است. نظریه پردازان متعددی همچنان به ارائه و تبیین نظریه های ترجمه در حوزه های مرتبط از جمله زبان شناسی کاربردی، جامعه شناسی، روانشناسی و آموزش ترجمه می پردازند. حتی در ایران نیز رشته مطالعات ترجمه چند سالی است که در مقطع کارشناسی ارشد به خوبی جایگاه خود را یافته است. در سال 1390 نیز برای نخستین بار این رشته در مقطع دکترا به دانشگاه های کشور راه یافت. دانشگاه به عنوان رکن اساسی انتقال دانش و تربیت افرادی توانمند در حوزه دانش و اجرا در رشته ترجمه محسوب می شود. لذا با توجه به مطالب مورد اشاره، علم و دانش نظری ترجمه جایگاه خود را در دنیا و حتی ایران یافته است.

فعالیت اجرایی عنصر دیگری است که می تواند در شکل گیری یک صنعت موثر باشد. بسیاری معتقدند که «ترجمه ترجمه است». با فرض صحیح بودن این جمله (که به اعتقاد نگارنده درصد درستی آن از نادرستی آن بیشتر است)، ترجمه می تواند و می بایست یک شغل و حرفه باشد، ترجمه به عنوان یک شغل در دو قالب عمده رخ می نماید: 1) مترجمان انفرادی 2) نهادهای ترجمه.

با توجه به ماهیت ترجمه و ویژگی های خاص آن، بسیاری از مترجمان خواسته یا ناخواسته به سمت کار انفرادی گرایش می یابند. این امر مزایا و معایت خاص خود را دارد که این مقاله مجال مناسبی برای بیان آنها نیست.

قالب دیگر برای فعالیت در حوزه ترجمه، نهادهای ترجمه هستند که گسترش فراوانی در سطح دنیا پیدا کرده اند. جستاری در اینترنت شما را به موسسات، آژانس ها، انجمن ها و مراکزی می رساند که در سطح محلی و بین المللی مشغول فعالیت در جنبه های مختلف ترجمه هستند. گسترش روزافزون این نهادها حتی منجر به شکل گیری و تاسیس نهادهای بین المللی از قبیل فدراسیون جهانی ترجمه شده است. البته این امر در ایران بسیار ناکام و ناموفق بوده است. تا سالها، دارالترجمه ها تنها نهاد ترجمه در ایران بودند که این امر مشکلاتی را در رابطه با انحصار و عدم رضایت مشتریان بوجود آورد. البته شکی نیست که براساس قوانین و مقررات موجود، دارالترجمه ها تنها نهادی هستند که مجوز و امکان انجام ترجمه رسمی را در اختیار دارند، اما متاسفانه در حوزه ترجمه غیررسمی خلا بزرگی مشاهده می شود که ظهور و پیدایش نهادهای ترجمه ای غیر از دارالترجمه ها می تواند به رفع این معضل کمک کند.

ضلع سوم این مثلث مصرف کننده است. مصرف کننده در هر صنعتی از ارکان اساسی به حساب می آید که عدم وجود آن صنعت را ابتر و بی فایده می سازد. ترجمه نیز مصرف کنندگان خاص خود را دارد. مصرف کنندگانی که نوع و سطح انتظارات متفاوتی از مترجم و نهادهای ترجمه دارند. همبستگی و پیوستگی دو حوزه ترجمه و نشر، نشر را به یکی از پایدارترین و همیشگی ترین مصرف کنندگان ترجمه مبدل ساخته است. روابط بین کشورها و لزوم برقراری ارتباط بین سازمان ها و نهادهای مختلف با همتایان خارجی ایشان نیز یکی دیگر از زمینه های ارائه خدمات ترجمه و بهره مندی از آن را فراهم کرده است. ترجمه متون، انواع ترجمه های شفاهی، ترجمه وب سایت و نرم افزار، ترجمه رسمی، آوانویسی و ترجمه از جمله خدماتی هستند که توسط مترجمان و نهادهای ترجمه ارائه می شوند.

با مروری گذرا بر مطالب فوق، درمی یابیم که ترجمه پتانسیل بالایی برای صنعتی بودن و یا شدن دارد. بنابراین با قدرت می توان گفت که «ترجمه یک صنعت است». اما سؤال اینجاست که چرا این مفهوم در کشور ما ایران مهجور مانده و فاقد جایگاه لازم می باشد.

برای بررسی علل و عوامل عدم ایجاد، تثبیت و رشد این صنعت، در کشور، هر سه عنصر اصلی مورد اشاره فوق را به چالش کشیده و کمبودها و راه حل های احتمالی را تببین می کنیم.

1- حوزه دانشگاه و تربیت مترجم

دانشگاه، مرکزی است برای تربیت افرادی با دانش و توانمند در حوزه های مختلف، افرادی که بتوانند بعد از صرف چند سال از عمر گرانبهای خود، وارد بازار کار حرفه ای رشته مربوطه شده و در جنبه های مختلف آن بازار به فعالیت بپردازند. ترجمه نیز رشته ای است که سال ها قبل در مقطع کارشناسی وارد دانشگاه های ایران شده است. مقطع کارشناسی ارشد این رشته نیز با کمی تغییرات مفهومی با گرایش به سمت مطالعات ترجمه در دانشگاه ها دایر شده است. آزمون دکتری تخصصی مطالعات ترجمه نیز به هر شکل در سال 1390 با وجود اما و اگرهای فراوان برگزار گردید.

آیا دانشگاه مترجم حرفه ای تربیت می کند؟

حال باید دید که آیا محصول این کارخانه تولید و تربیت خانه مترجم، شرایط مطلوب را دارد و یا به عبارت بهتر آیا کارکرد و عملکرد دانشگاه نیازها و مطالبات بازار ترجمه را برآورده می سازد.

بهترین راه برای پاسخ دادن به این سؤال بررسی مترجمین فعال در بازار ترجمه از نظر سطح دانش آکادمیک است. یعنی این که باید دید آیا مترجمین فعال و توانمندی که در حال حاضر چرخ اجرا در حوزه ترجمه را می چرخانند، محصول تعلیمات و تربیت دانشگاهی هستند و در صورت مثبت بودن پاسخ، در چه سطحی از این دانش قرار دارند.

نگاهی اجمالی به نام های درخشان عرصه ترجمه در حوزه های مختلف که آثار ترجمه متعددی از ایشان در بازار نشر به چشم می خورد، ما را به این سمت سوق می دهد که بسیاری از این افراد هیچ گونه تحصیلات آکادمیک در حوزه ترجمه نداشته اند. بلکه به صرف ممارست و تلاش فراوان موفق به کسب تجربه در این زمینه شده و آثار متعددی را از خود بر جای گذاشته اند. نگارنده در این بخش نیازی به ذکر نام نمی بیند، اما جستاری ساده در زندگینامه مترجمان بزرگ کشور موید مطالب مورد اشاره می باشد. شاید بتوان گفت که این امر در ترجمه ادبی نمود بیشتری دارد. اما در ترجمه تخصصی به رشته های دیگر، این مساله به گونه ای دیگر خودنمایی می کند. در این عرصه، ورود مترجمان به شدت محدود شده است و بازار در اختیار افرادی است که در رشته تخصصی موردنظر تحصیلات دانشگاهی داشته و درک مناسبی از زبان اثر مبدا دارند، یعنی کارشناسان رشته آشنا به زبان. با توجه به این موضوع این مقاله، از پرداختن به مزایا و معایب این امر می گذریم. با توجه به مطالب فوق الاشاره، به این نتیجه می رسیم که محصولات این کارخانه خیلی مورد استفاده بازار قرار نمی گیرند. یعنی فارغ التحصیلان مقاطع مختلف ترجمه، جذب بازار کار حرفه ای ترجمه نمی شوند که این خود مجالی را برای حضور غیرمترجمان در این عرصه فراهم می کند.

چرا دانشگاه در تربیت مترجم حرفه ای ناتوان است؟

همان طور که گفتیم، شواهد حاکی از این است که محصول تربیتی دانشگاه در رشته ترجمه کیفیت لازم جهت به دست گرفتن بازار کار ترجمه را ندارد و به همین دلیل میدان برای غیرمترجمان خالی می شود. اما واقعا این معضل چه علتی دارد؟ پاسخ به این سؤال کمی پیچیده است. پیچیده از این جهت که باید از ابعاد مختلف به آن نگریست. در اینجا به بیان برخی از این جنبه ها می پردازیم.

1. عدم اعتقاد قلبی و عملی به لزوم تلفیق دانش و ترجمه در ترجمه

شاید بیان این مساله خیلی خوشایند نباشد، اما واقعیت دارد. متاسفانه برنامه ریزی ها و افق گذاری ها در رابطه با رشته مترجمی در زبان های مختلف و در مقاطع بالاتر، مطالعات ترجمه، و همچنین نتایج حاصل از این برنامه ریزی ها نشان می دهد که سیاست گذاران و برنامه ریزان تصمیم جدی برای پیوند زدن آموزه های علمی با اصول حرفه ای گری در رشته ترجمه ندارند. این امر منجر به عدم توجه کافی به ترجمه و مترجم و نادیده گرفتن نیازهای آن شده و در نتیجه در پایان دوره فارغ التحصیلانی را خواهیم داشت که حتی نمی دانند چطور می توان یک رزومه کامل تهیه کرد.

2. عدم رویکرد عمیق و واقعی به ترجمه تخصصی در مقطع کارشناسی

این معضل در مقطع کارشناسی مترجمی در زبان های مختلف مشهود است. برای مثال در رشته مترجمی زبان انگلیسی واحدهایی از قبیل ترجمه متون ادبی، ترجمه متون حقوقی، ترجمه متون مطبوعاتی ارائه می شوند که ظاهرا می بایست خروجی آنها مترجمانی تخصصی در یکی از این حوزه ها باشد. آیا در حقیقت نیز همین گونه است؟ بررسی مترجمان فعال در این حوزه های تخصصی نشان می دهد که این واحدهای درسی در تربیت مترجمانی تخصصی چندان موفق نبوده اند. عدم باور به لزوم ورود مترجمان به حوزه های تخصصی و در نتیجه تربیت مترجمانی در این راستا یکی از عوامل قابل اشاره در این رابطه می باشد. به عبارت دیگر باید بامر داشت که قرار است محصول این دوره آموزشی، یک مترجم حرفه ای باشد. زیرا در غیر این صورت تنها وقتی تلف، مدرکی صادر و توقعی ایجاد می شود که در مقابل آن ظرفیتی برای پاسخگویی وجود ندارد. اتفاقی که متاسفانه جامعه ترجمه ما را به شدت درگیر خود کرده است.

3. عدم بهره گیری از اساتید خبره در حوزه تخصصی مربوط برای تدریس

یکی دیگر از نواقص سیستم آموزشی در رشته ترجمه، کمبود اساتیدی است که مطالعات و تجربیاتی قابل قبول و معتبر در آن حوزه تخصصی دارند. متاسفانه بسیاری از اساتید فعال در حوزه ترجمه، تجربه اجرایی چندانی در زمینه ترجمه نداشته و در نتیجه داشته های اندکی جهت انتقال به دانشجو دارند. ضمن این که عدم آگاهی ایشان از بازار موجود در حوزه مربوطه و اطلاعات مرتبط با آن موجب می گردد که دانشجو نتواند افقی روشن از ترجمه در آن حوزه تخصصی برای خود ترسیم نماید. حال اگر اساتیدی برای تدریس این واحدها انتخاب شوند که حداقل سوابق علمی یا عملی در رابطه با آن در کارنامه خود دارند، علاوه بر انتقال تجربیات و دانش، دانشجو خواهد توانست آینده ای روشن تر و ملموس تر از کارکرد و نحوه استفاده از آنچه می آموزد در ذهن خود ترسیم نماید.

4. عدم وجود فیلتری مناسب برای پایان دوره آموزش

در مقطع کارشناسی، دانشجو بعد از گذراندن حدود 140 واحد موفق به اخذ مدرک کارشناسی رشته مترجمی زبان می شود، واحدهایی که حدود نیمی از آنها را واحدهای درسی عمومی زبان تشکیل می دهد. در لزوم وجود واحدهای عمومی تردیدی وجود ندارد. اما موضوع اینجاست که آیا برقراری واحدهای تخصصی ترجمه در هر ترم و در نهایت برگزاری یک آزمون مؤید این است که دانشجو شاخص های لازم جهت مترجم بودن را دارد؟ تجربه و نتایج نشان می دهد که پاسخ این سؤال کاملا منفی است. زیرا در صورت صحت این مطلب، تمام فارغ التحصیلان رشته ترجمه که در رتبه های بالای ورودی خود قرار می گیرند، می بایست مترجمانی موفق، و تمامی افرادی که در رتبه های پایین قرار می گیرند، ترجمه گریز یا ناموفق باشند. اما در واقعیت این طور نیست. بسیاری از فارغ التحصیلان برتر رشته مترجمی پس از پایان دوره یا به مشاغل دیگر روی می آورند و یا برای ادامه تحصیل به سراغ رشته های دیگر می روند. این امر نشان می دهد که لزوما موفقیت در گذراندن امتحانات پایان ترم شاخصی مناسب برای تعیین کیفیت دانشجو، آن هم در رشته ای تجربی- علمی مثل تجربه نیست. نگارنده این مطلب در ادامه راهکارهایی را برای حل این معضل بیان خواهد کرد.

مجموع این عوامل موجب شده است که شکاف بزرگی بین دانشگاه و بازار کار برای فارغ التحصیلان رشته مترجمی بوجود آید که نتیجه آن ورود افرادی است که تحصیلات خود را در رشته ای دیگر به پایان رسانده و حال فضا را برای حضور در این عرصه با اندکی تلاش مهیا می بینند.

2) نهادهای ترجمه

اولین پرسشی که با مشاهده عبارت نهاد ترجمه به ذهن خطور می کند این است که نهاد ترجمه چیست و چه مشخصاتی دارد؟ شکل گیری دارالترجمه ها به سال ها پیش برمی گردد. نیاز به ترجمه اسناد و مدارک تحصیلی، تجاری و هویتی جهت ارائه به مراجعی در خارج از کشور همواره وجود داشته است. این امر ایجاب می کرده است که مراجعی ذی صلاح برای ترجمه و البته تایید رسمی آن مدارک و اسناد تشکیل شود. در حال حاضر قوه قضاییه و دادگستری مرجع صلاحیت دار جهت تایید ترجمه های ارائه شده ا زسوی دارالترجمه ها هستند. این ارگان ها به منظور تحقق این هدف، اقدام به برگزاری آزمون سراسری و گزینش مترجمان برتر می کنند تا ایشان به عنوان مترجم رسمی این امر خطیر را بر عهده بگیرند. اما نیاز مصرف کنندگان و متقاضیان ترجمه لزوما ترجمه رسمی نیست. ناشران، مراکز تحقیقاتی، افراد دانشگاهی و غیره بخش قابل توجهی از متقاضیان ترجمه را تشکیل می دهند که به ترجمه های غیررسمی نیاز دارند در نتیجه این افراد نیز برای برآورده ساختن نیاز خود به دارالترجمه ها مراجعه کنند. یک تحقیق میدانی به عمل آمده از 100 مشتری ترجمه غیررسمی که به دارالترجمه ها مراجعه کرده بودفند، نشان از عدم رضایت ایشان از ترجمه و در عین حال ناگزیری از ارائه کار به این نهاد دارد. علل متعددی را می توان برای این واقعیت آشکار برشمرد که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:

1. مدیریت غیرمترجمان بر نهادهای ترجمه

متاسفانه مشاهده می شود که بسیاری از افرادی که فعالیت در حوزه ترجمه و تاسیس دارالترجمه را سودآور می بینند، با مذاکره با یک مترجم رسمی اقدام به اجاره مجوز ایشان و فعالیت در این حوزه می نمایند. ماحصل و نتیجه این امر این است که ترجمه به یک کسب و کار صرف و البته غیرعلمی و تخصصی برای آن نهاد تبدیل می شود و دغدغه ای برای اعتلای ترجمه وجود ندارد.

2. به کارگیری مترجمان متوسط و کم کیفیت با تمرکز بر سود

عدم وجود نظام گزینش و جذب مترجم و همچنین عدم تدوین و به کارگیری نظام رسته بندی مترجمان موجب شده است تا افرادی غیرمتخصص و صرفا مدعی این امکان را بدست آورد که گام به میدان ترجمه بگذارد، این امر به خودی خود دو معضل بزرگ را به دنبال خواهد داشت. اول اینکه تحصیل کرده های رشته های مترجمی پشت خط این افراد می مانند و دوم این که دیدگاه متقاضیان ترجمه و مشتریان نسبت به دارالترجمه را منفی می سازد.

3. عدم نظارت کافی بر نحوه عملکرد دارالترجمه ها

دادگستری به عنوان نهادی که می بایست ترجمه های انجام شده توسط مترجمان رسمی را مورد تایید قرار دهد، تنها بر خروجی نیازمند تاییدیه این نهادها نظارت دارد، اما متاسفانه مدیریت غیر مترجم ها، وجود مترجم های دست چندم و سایر مشکلات و معضلات از زیر ذره بین تیز بین این نهاد محترم دور می ماند.

4. عدم حمایت از نهادهای خصوصی ترجمه

نهادهای خصوصی ترجمه که به فعالیت در این صنعت می پردازند، به شدت نیازمند پشتیبانی و حمایت مسئولان هستند. امری که عدم تحقق آن به شکست این نهادها منجر می شود و مانع ایجاد فضای رقابتی در این صنعت می گردد. در حال حاضر انجمن ها، سازمان ها، وب سایت ها و موسساتی وجود دارند که رسما و با اخذ مجوز از مراجع ذیصلاح اقدام به راه اندازی این نهادها کرده اند. اما بدون حمایت و پشتیبانی لازم امکان گسترش و حتی حفظ موقعیت خود را نخواهند داشت. در بخش راهکارها به برخی از راه حل های ممکن برای برون رفت از این وضعیت دشوار اشاره خواهد شد.

5. عدم ارتباط موثر و مفید با نهادهای بین المللی در حوزه ترجمه

متاسفانه بسیاری از نهادهای فعال در صنعت ترجمه ایران، ارتباط قابل توجهی با نهادهای بین المللی و خارجی ندارند و این امر موجب شده است تا از ابعاد مختلف در این رقابت جهانی عقب بمانند. به علاوه نیازهای روزافزون مشتریان ترجمه در سطح کشور و جهان این تلاش را می طلبد تا نهادهای ایرانی با برقراری ارتباط موثر با نهادهای خارجی که بسیاری از آنها علاقمند به این رابطه هستند، علاوه بر دریافت دانش و تجربه آنها، به انتقال دانش و تجربه خود به ایشان بپردازند.

3) مشتری؛ محور صنعت یا قربانی نیاز

این روزها عبارت مشتری مداری و مشتری محوری، عبارتی جذاب و پرکاربرد است که در صنایع مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. اما با نگاهی به صنعت ترجمه در می یابیم که این مفهوم در این صنعت چندان جایگاهی و احترامی ندارد. شاید نگاه پیش صنعتی به ترجمه موجب این امر است. اما حال که لزوم پذیرش صنعت ترجمه و تثبیت و گسترش آن را دریافته ایم باید بیش از پیش به این امر توجه نماییم. اصل مهم در حل مشکلات، این است که وجود مشکل را بپذیریم. در این صورت می توانیم با نگاهی معالجه گر جهت درمان مشکلات موجود اقدام نماییم. گفت وگویی کوتاه با متقاضیان ترجمه در تمامی سطوح آشکار می سازد که این مراجعه کنندگان از بخش عمده ای از خدمات دریافتی خود از نهادهای ترجمه رضایت ندارند. این عدم رضایت ابعاد مختلفی دارد که کیفیت نامطلوب، قیمت گذاری فاقد استاندارد و عدم ایفای تعهدات در رابطه با زمانبندی از جمله این موارد هستند. این قبیل مشکلات که دامنه وسیعی دارد، موجب می شود که نیاز متقاضی به ترجمه موجب قربانی شدن و اتلاف زمان و پول وی و مهمتر از همه بی اعتمادی وی به نهادهای ترجمه شود.

حال که برخی از مشکلات و موانع پیش روی صنعت ترجمه را برشمردیم، باید دید آیا این اشکالات وارد شده راه حلی نیز دارد یا خیر. برای این منظور نگارنده به همان ترتیب بیان مشکل، به تبیین گوشه ای از راه حل های موجود می پردازد. امید است که سایر فعالان این عرصه با بسط و گسترش این مطلب به بیان راه حل های عملی بیشتری پرداخته و در نهایت اعتلای صنعت نوپای ترجمه را موجب شوند.

1. پذیرش عمومی واقعیتی به نام صنعت ترجمه و تثبیت آن موجب خواهد شد تا مسئولان و مجریان این صنعت خواسته یا ناخواسته مجبور به تغییر دیدگاه موجود در قبال ترجمه شوند. ضمن این که دانشگاه و دانشگاهیان خواهند پذیرفت که پایه گذار اجزای مختلف دانش نظری این صنعت به حساب آمده و می بایست با تغییر چارچوب و محتوا خود را برای رشد صنعت آماده کنند. در صورتی که رویکرد «آموزش با نگاهی به صنعت» محوریت خود را در رشته های ترجمه ای در دانشگاه ها پیدا کنند، آنگاه تغییرات اساسی در مقاطع مختلف آموزشی علی الخصوص در مقطع کارشناسی ترجمه با رویکردی عملی تر ایجاد خواهد شد. پیشنهاد می شود که واحدهای درسی رشته های مترجمی در مقطع کارشناسی با نگاهی عملی تر نسبت به بازار کار ارائه شود. البته در حال حاضر دروس تخصصی از قبیل ترجمه متون حقوقی، ادبی، مطبوعاتی، سیاسی و ترجمه شفاهی در مقطع لیسانس وجود دارد، اما نگاهی به خروجی های این دوره ها نشان می دهد که این واحدها چندان موفق نبوده اند. قطعا روزآمد شدن منابع آموزشی، فعالیت محور کردن سیستم آموزشی و به کارگیری اساتیدی که حداقل چند اثر منتشر شده در حوزه مربوطه دارند می تواند راهگشای این معضل در تربیت مترجم باشد.

به علاوه، لزوم برگزاری کارگاه های آموزشی تخصصی در دوره کارشناسی و مهم تر از همه لزوم گذراندن دوره کارآموزی جهت صدور مدرک کارشناسی از دیگر اقداماتی است که تحقق آنها می تواند به پیشبرد هدف آموزش با نگاهی به صنعت کمک نماید.

2. حل معضلات پیش روی نهادهای ترجمه که در بالا به گوشه ای از آنها اشاره شد نیز مستلزم یک عزم عمومی در سطوح مختلف است. مسلما عدم وجود یک نهاد مرجع در این حوزه مانند اتحادیه مترجمان یا انجمن صنفی کارآمد موجب شده است تا حمایت و پشتیبانی لازم از نهادهای نوپای ترجمه صورت نگیرد و ایشان با مشکلات مالی و کاری متعددی مواجه باشند. دستگاه های دولتی وجود دارند که خود را متولی امر ترجمه در ایران می دانند، اما عدم جامعیت و محوریت آنها و همچنین عدم تلاش ایشان برای ایجاد همگرایی بین نهادها سبب شده است تا مقبولیت چندانی بین ترجمه ای ها نداشته باشند. قطعا ایجاد نهادهای نظارتی برای بررسی و کنترل عملکرد نهادهای ترجمه می تواند به رشد کیفی این صنعت و در نتیجه ارتقای دیدگاه مشتریان به این صنعت و حرفه پیچیده و دشوار کمک نماید. انجام اقدامات عملی برای استانداردسازی فعالیت ها، نرخ ها و سایر موارد مربوط یک ضرورت در این رابطه به حساب می آید. تثبیت و ارتقای کیفیت ابعاد مختلف صنعت ترجمه در ایران تاثیری مستقیم بر امکان و نحوه برقراری ارتباط نهادهای داخلی با نهادها و آژانس های ترجمه خارجی در زمینه های آموزشی، اجرایی و تبلیغاتی دارد.

3. هر چند رضایت مندی مشتریان و مشتری مداری تاثیری قابل توجه بر روی جذب مشتریان به سمت بازار ترجمه و نهادهای ذیربط دارد، اما مشتریان نیز نیازمند آشنایی با اجزای صنعت ترجمه و دشواری های این کار هستند. موضوعی که غفلت از آن موجب بالا رفتن بی مورد سطح توقعات و در نتیجه عدم رضایت مندی ایشان می گردد.

در پایان خاطرنشان می سازد که نگارنده در حد دانش خود به مشکلات و راه حل ها اشاره کرد و قطعا امکان بسط و توسعه این مطلب توسط سایر فعالان این عرصه وجود دارد. به هر ترتیب، امروز ترجمه در ایران نیازمند نگاهی کلان و راهبردی است تا بتواند از این انفعال خارج شده با تمام توان به سمت صنعتی شدن پیش رود.

 

نویسنده : محمدرضا اربابی

 

 

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


کد امنیتی رفرش