عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر عنوان عکس اسلایدر
نویسنده:
تاریخ: سه شنبه 10 فروردین 1395
بازدید: 1043
مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم
در خاطرت بماند
از خنده هایت می خندید
کلافگی هایت بی قرارش می کرد
گاهی میانِ بی حوصلگی هایت بنشین
یک چای بنوش
و فکر کن
به کسی که
هرشب با خیالِ تو و خدا کنارش
چای می نوشید و از تو می گفت
در خاطرت بماند رَدِ دست هایت
تا همیشه ثبت می شود
با یک جمله ی کوتاه :
ماندنی نبود؛ اما بعد از او تنهایی هم آغوشِ من شد
در خاطرت بماند
با تو خط به خطِ عشق را خواند
فهمید
و عاشقتر شد
.
هرچیز را هم اگر نخواستی به خاطر بسپاری
یک چیز را بدان
و همین را تنها به خاطر بسپار
تو
برایِ 
او
دنیایی دیگر بودی
دنیایی ممنوعه برایِ او
که با تو
باکی نداشت از ماندن در آن
تو 
ماندنی نبودی
مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم
با تو نه برایِ من غروری ماند
نه حواسی
نه دلی 
با تو هرچقدر هم که پا در کفشِ رفتن می کنم
باز هم نمی روم
با تو هرچه حواسم را جایی دور پرت می کنم
خودم را حتی راهی ِ جاده می کنم و دور می شوم
باز هم به دنبالِ تو در چشمانِ هر غریبه ای می گردم
با تو دلم تنگ می شود
آنقدر تنگ که می ترسم راهِ نفس بر من ببندد
با تو هرچه سراغِ غرورم را می گیرم
صدایش را نمی شنوم
تو مرا
از همیشه تنها تر کرده ای 
آنقدر تنها
که برایِ خودم را دیدن هم
باید پناه بیاورم به چشمانِ تـو
که نیست
که نمی بیند مــــــــرا

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم

حسودی ام می شود به تو

به تو که یک من داری
که اینگونه به پایِ دوست داشتنت نشسته
که می رنجد اما عاشق تر می شود
که خسته می شود اما باز می ایستد به راهِ تو
حسودی ام می شود به عشق
که می تواند من را نشان بدهد و بگوید
می بینید ؟ او مرا معنا می کند
به سراغش بروید
تا بگوید هر سه حرفِ من چه معنایی دارد
حسودی ام می شود باز هم به تو
که هرروز برایت یک شاخه گل کنار می گذارم
تا یادم نرود چند روز است که دیوانه ی تو شده ام
حسود شده ام
به زمین و زمان
حتی به خدا
که تو را می بیند هرروز و هرشب
حسودی ام می شود به تو
که دلم نمی آید هیچگاه
به زبان بی آورم حتی از رویِ دلتنگی
که دوست داشتنت را
که خواستنت را
نمی خواهم

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم

روزی، دور یا نزدیـک

پــدر یا مـــادر می شویم بی شک 
دختر بشود یا پسر نمی دانم ... فرقی هم نمی کند !
اما من برایش یک نامه می نویسم
اینگونه : 
سلام عزیـز تر از جانم ...
امروز که این نامه را برایت می نویسم.. هنوز نیامده ای به دنیایِ 
ما آدم ها ... هنوز آلوده ی رنگ به رنگیِ آدمها نشده ای 
من کاری به کارِ آدمها ندارم
اما تــو ... یادت باشد مسئـــولی ...
در برابرِ تک به تکِ 
لبخند و اشکی که بر صورتِ کسی می نشانی ...
یـــادت باشد
دل ها پاکند هرچقدر هم که کسی بخواهد پنهان کند و بگوید سنگ دل است ،بدان پشتِ آن همه تظاهر دلی گرم می تپد ...
یــــادت باشد
دست ها سردی ِ روزگار به حدِ کافی تنهایشان کرده تو دیگر رهایشان نکن 
یـــادت باشد 
هیچ گاه نگذاری لبخندِ کسی اشکِ تو؛ و اشکِ تو لبخندِ کسی باشد
یادت باشد که یادت نـــــرود
دنیا را اگر قشنگ می خواهی؛ باید از قدمهایِ خودت شروع کنی
یـــادت باشد
جانـم

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم

دنبالِ من نگرد

من نیستم دیگر 
همانقدر که تو نبودی
تو نیستی
نیستم دیگر
دنبالِ من نگرد
من پایِ آخرین قطار ایستاده ام
مقصدش هرکجا که باشد؛ باشد
بگذار اگر کسی تو را دید
خیال کند
تو مانده ای و من رفته ام
خیال کند
من پایِ دوست داشتنت نماندم
باز هم بی رحم می شوم برایِ دلم
بگذار دوباره جایی دلی
باز هم عاشقِ چشمانِ تو شود
عاشقِ نبودنت اما نمی دانم !
یعنی تو می گویی
از من دیوانه تر در این شهر هست ؟
اگر بود
سلامِ مرا به او برسان و بگو
رویِ ماهِ تو را به جایِ من
هرروز ببوسد
دیوانه است.. می فهمد چه می گویم !
دنبالِ من نگرد
هرچند که می دانم نمی گردی
اما بگذار
من دلخوش باشم
و هزار بار با خودم بگویم
دنبالِ من نگرد !
از تو هیچ کم نمی شود
اما
در من دل ی با شنیدنش
نمیرد شاید

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم

يك روز از پسِ يك اتفاق؛ بزرگ مي شوي ! 

روز اول حالت سنگين مي شود
گيج مي شوي
هرلحظه گمان مي كني دنيا خراب مي شود
وسط سرت
و تمام
روز دوم چشمهايت تب مي كند؛ مي سوزد
ولي حالت ديگر به سنگينيِ ديروز نيست 
روز سوم 
امان از روز سوم كه وقتي به نيمه مي رسد
خودت را برمي داري
مي روي گوشه اي 
و مي باري و مي باري و مي باري 
به حال تمام خوش باوري هايت
به حال تمام روياهايت
به حال خواستن هايي كه خواسته نشد
حرف هايي كه گفته نشد
و دلي كه ديده نشد
مي باري و مي باري و مي باري 
و بعد تمام 
از پسِ تمام اشك هايت
بزرگ مي شوي 
گفته بودم 
گاهي اتفاق ها درست مي افتد 
وسط خوش باوري هايت .
گاهي خدا آنقدر دلش به حالِ
باورهايِ ساده ي ما مي سوزد 
كه زمين مي زند ما را با همان باورها
و بعد كنارم ان مي ايستد
دستش را دراز مي كند
و ما را از دوباره شروع مي كند
با يك زخم
كه يادمان باشد
گاهي سادگي 
درماندگی می آورد 
مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم
همه چیز از آنجایی خراب می شود
که به خیالت تمامِ جان و روحش را 
به دست آورده ای !
که حالا دیگر او برایِ توست
که حالا اگر یک روز نباشی یا باشی فرقی ندارد
او هست که اگر نگویی دوستت دارم
او می فهمد که دوستش داری !
که اگر با بوسه در آغوشش نگیری
فرقی نمی کند !
اشتباه است اشتباه !
آمدن رسمِ خودش را دارد
دل می بری دل می دهی
اما ماندن
امان از این ماندن
که به پایِ خیلی ها نماند
که به تنِ خیلی ها نرفت
ماندن یعنی بوسه هایِ هرروزه
یعنی :
تو نباشی؛ من دستم به زندگی نمی رود !
یعنی دلتنگی هایِ مدام !
ماندن 
شیرین و فرهاد و لیلی و که و که و که 
نمی خواهد
ماندن یک من و یک توِ ساده می خواهد
یک غرورِ فراموش شده
ماندن یک دل ساده می خواهد ... !

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم

آدمها همدیگر را پیدا می کنند... 

از فاصله های خیلی دور ...
از تهِ نسبت های نداشته
انگار جایی نوشته بود که اینها
باید کنار هم باشند !
می شوند همدم ، می شوند دوست ،
می شوند رفیق ، اصلأ می شوند جانِ شیرین ..
درست می نشینند روی طاقچه ی دلِ هم ...
حرف هایشان یک جورِ خوبی دلنشین است ،
دل برای خنده هایشان ضعف می رود ؛
اصلأ بودنشان شیرین است 
وقتی هم که نیستند ،
هی همدیگر را مرور می کنند و مُدام 
گوش به زنگِ آمدن هم هستند ...
خدا این آدم ها را نگیرد از هم

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم

ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻣﻲ ﺁﻳﻨﺪ

ﮔﺎﻫﻲ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ
ﮔﺎﻫﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺖ
ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺕ ﻣﻴﺸﻮﻧﺪ
ﭼﺸﻤﺎﻧﺸﺎﻥ
ﺩﺳﺘﺎﻧﺸﺎﻥ
ﮔﻮﺍﻩِ ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺁﻥ ﻫﺎ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﻧﻘﻄﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺫﻫﻨﺖ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ
ﻧﻘﺶ ﻋﺎﺷﻖ ﭘﯿﺸﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ
ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ
ﻛﻪ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ، ﮐﻪ ﻧﺒﻴﻨﻨﺪ
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ
ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ، ﺍﺯ ﺳﺎﺩﮔﯿﺖ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻣﻲ ﺯﻧﻲ ﺁﻥ
ﻫﻢ ﺗﻠﺦ ﺍﺯ ﺯﻫﺮ
ﮔﺎﻫﻲ ﻫﻢ ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑﻐﻀﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﯿﺦ ﮔﻠﻮﯾﺖ ﺭﺍ
ﻗﻠﻘﻠﮏ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻟﺒﺨﻨﺪﺕ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺗﺎﺏِ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼِ ﺗﻮﺳﺖ
ﺑﯽ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﻭ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺩﺭ ﻗﻠﺐِ ﺗﻮ
ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ !!

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم

چه فرقی می کند

چه کسی بحث را شروع کرد
که دعوا را ادامه داد
رویش را برگرداند
کلافه از جایش برخواست
یا بی هیچ حرفی گوشی را گذاشت
نگذارید قهرهایتان طولانی شود
نگذارید بغض ها طوفان شود
نگذارید دل تان احساسِ سنگینی کند
هرچقدر هم که صدایتان بالا رفت
اخمتان در هم شد
با حرفی
آغوشی
نگاهی
یک نقطه ی پایان بگذارید
ادامه دادن یعنی
غرور
و غرور تمرینِ جدایی می آورد
به هیچ کجایِ این دنیا بر نمی خورد
اگر از - من - پایین بیاییم گاهی
و 
- ما - را ببینیم
این - ما - یِ سراسر عشق
این - ما - یِ بی مرز
اگر
یک
- ما - دارید
حواستان را شش دنگ که هیچ
همه ی دنگ هایِ دنیا را
بسپارید
یک بوسه ی محکم
از اخم هایِ در هم رفته ی مردانه
یک آغوشِ محکم
از کلافگی هایِ زنانه
کِیف دارد
باور کنید

مجموعه جملات زیبا و گرانبها از عادل دانتیسم


برچسب ها : ,,,,,,,,

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب

این نظر توسط kimia در تاریخ 1395/01/11 و 10:05 دقیقه ارسال شده است

kimia

خیلی خیلی قشنگ بودشکلکشکلکشکلک
پاسخ : مچکرم ^_^

این نظر توسط شعله در تاریخ 1395/01/10 و 21:18 دقیقه ارسال شده است

شعله

عااااالی بود. ..
پاسخ : ممنون


کد امنیتی رفرش