آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
هزینه دندانهای مصنوعی بر پایه ایمپلنت چقدر است؟ | 0 | 10 | partnovin1 |
اثربخشی و تاثیرات حرکات شکم در بدنسازی با دستگاه | 0 | 11 | partnovin1 |
آنتیبیوتیک آزمایشگاهی چیست؟ | 0 | 44 | webrrr |
صفحه نمایشگر مات چیست؟ | 0 | 44 | webrrr |
دکتر پیمان زندی جراح مغز و اعصاب در سنندچ کیست ؟ | 0 | 44 | dr-peymanzandi |
خرید هاست از آتنا هاست | 0 | 56 | reyhanehseo82 |
خرید هاست | 0 | 46 | reyhanehseo82 |
سیتوژنتیک چیست؟ | 0 | 52 | ari1 |
مدل لباس مردانه Brunello Cucinelli | 11 | 702 | aliha |
5 تا از برترین فروشگاه های لوازم جانبی خودرو | 0 | 254 | enasb |
☻☻دانلود نرم افزار ردیاب کاملا رایگان☻☻ | 7 | 839 | stelock |
جلوگیری از سرقت خودرو های ایرانی | 0 | 245 | stelock |
استراحتگاه اسفند ۱۴۰۱ | 3 | 374 | admin |
اعطای نمایندگی استیلاک | 0 | 338 | stelock |
معرفی و خرید باسکول دنا توزین | 0 | 298 | allscalee |
راهنمای خرید سرور؛ زنبیلو بردار و بیار! | 0 | 431 | b0003 |
نمایندگی چرخ گوشت صنعتی الکتروکار | 0 | 260 | allscalee |
پیر مرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت. روزی اسب پیرمرد فرار کرد، همه همسایه ها برای دلداری به خانه پیر مرد آمدند و گفتند:عجب شانس بدی آوردی که اسبت فرارکرد!
روستا زاده پیر جواب داد: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ همسایه ها با تعجب جواب دادن: خوب معلومه که این از بد شانسیه!
هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیر مرد به همراه بیست اسب وحشی به خانه برگشت. این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند: عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت به همراه بیست اسب دیگر به خانه بر گشت!
پیر مرد بار دیگر در جواب گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ فردای آن روز پسر پیرمرد در میان اسب های وحشی، زمین خورد و پایش شکست. همسایه ها بار دیگر آمدند: عجب شانس بدی! وکشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که این از خوش شانسی من بوده یا از بد شانسی ام؟ وچند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند: خب معلومه که از بد شانسیه تو بوده پیرمرد کودن!
چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ در سرزمینی دوردست با خود بردند. پسر کشاورز پیر به خاطر پای شکسته اش از اعزام، معاف شد.
همسایه ها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد رفتند: عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد! و کشاورز پیر گفت: از کجا میدانید که…؟
برچسب ها : شانس,خوش شانسی,بدشانسی,اسب,
مطالب مرتبط